فقط یک نگاه
درست یک هفته بعد از مراسم عروسی آمده بودند برای طلاق!
زن هاج و واج بود و با صدای بلند گریه می کرد اما مرد خونسردانه و بی توجه به اشک
های جان سوز زن نشسته بود.
-<چرا می خوای طلاقش بدی؟>
وقتی این سوال را از مرد پرسیدم نیشخندی زد و گفت?
-<عاشق یکی دیگه شدم. شب عروسیم دیدمش...>
عروسی شان در یک باغ بود. زنانه و مردانه.می گفت معشوقه جدیدش دوست نزدیک
همسرش است.
عفت;زن را توانا می سازد که با جستجوی بیشتری عاشق خود را,یعنی کسی را که
افتخار پدری فرزندان او را خواهد داشت,برگزیند.(ویل دورانت)
[ شنبه 92/6/30 ] [ 3:24 عصر ] [ ستا ره ابوترابی ]