تورا من چشم در راهم....
تورا من چشم در راهم شبا هنگام
که می گیرد در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دل خستگانت ،راست اندوهی فراهم
تورا من چشم در اهم.
شبا هنگام ،در آن دم،که برجا،در ه ها را مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم.
[ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 12:56 عصر ] [ ستا ره ابوترابی ]