زار نشسته ایم..
من آنچه از آتش به خاطرم باقیست فروغ مشعل همواره تاب زرتشت است.
"فریدون مشیری"
این روز ها همه آشفته اند تا هویت ملی را تعریف کنند و یا به چالش کشانند.
و در این میان برخی به دنبال ساختن هویتی مستقل برای قوم خویش هستند.
از پان ترکیست ها گرفته تا نخبگان محلی کرد و بلوچ و پان عرب ها!
دامن سحر انگیز مدرنیته را محکم چسبیده ایم تا از پس آن به جهانی شدن برسیم ، به یکسان سازی. ولی هر یک از برای منافع و علایق نیز در پی یافتن و ساختن خود آگاهی قومی جدید.!چه پیچش غریبی است.!!!
تکه تکه می شود ایران این کهنه ی جدید.
روزگاری بود که وقتی سخن میرفت از معاهدات قجر در کتب درسی شکایت به معلم می کردیم.
اکنون دست به کار شده ایم .همگی تا بی معاهده ایران را تکه تکه کنیم.
همگی کوتاهی میکنیم.
از طنز های قوم گرا لذت می بریم،تمرکز سرمایه ایجاد میکنیم،تاریخ را نادیده می انگاریم.
وقتی دست در ویژگی های هویتی خویش می بریم و بنا بر سلایق شخصی سعی در از میان بردن بخشی و پررنگ جلوه دادن بخشی دیگر میکنیم ، کوتاهی می کنیم.
از فرهنگ باستانی این مرز و بوم خوشمان نمی اید بر چسب هایی ناروا به آن میزنیم و از کتب درسی کم کمک حذف می کنیمش و در نگه داشت آثارش همتی نداریم.
اسلام با بینش هایمان جور نیست هزار سال از تاریخ کشور را عقب مانده مینامیم.
از تمدن غربی تنفر داریم دست به دامان فلاسفه ی سنت گرا می شویم برای تخفیف آن.
به راستی به چه حالیم؟
نادیده گرفتن تاریخ و واقعیت های اجتماعی ما را به هلاکت فرهنگی دچار میکند.
ایکاش تعصب و کور دلی را کنار می گذاشتیم و دل و دیدگان خویش را به حقیقت روشن می ساختیم تا امروز گرفتار در لجن تعصبات نباشیم.
محصور کردن دین در ذهن کلیشه ای یک فرد و القای آن به 75 میلیون ایرانی بسیار نارواست.
که از آن سو به پرورش دیدگاه های میهن پرستانه ی بس افراط گونه می گردد و این دو نیز بسیار خطرناک هستند.
ملتی که کورکورانه خویشتن را برتر از دیگران ببیند از رشد باز می ماند.
کنون برخی عرب زده اند و اسلام را یگانه پرچمدار جهان میدانند.
برخی سخت غرب زده اندو به دنبال ایده ی لوهان و پست مدرنیسم پشت کرده اند به تمدن خویش.
کجاست دید علمی و میانه ی تاریخ؟تاسف انگیز است که ما تاریخ را بازیچه کرده ایم.
[ شنبه 92/7/13 ] [ 5:40 عصر ] [ ستا ره ابوترابی ]